یادداشت‌های یک دانشجوی دندانپزشکی

وبلاگ شخصی علیرضا علاقبند

استفاده از محیط دانشگاه


یکی از ویژگی‌های من، زیرسوال بردن تفکرات رایج برای خودم هست. یکی از صحبت‌های رایج این روزها، لزوم دانشگاه نرفتن است. کسانی که معتقدند با دانشگاه رفتن عمرتون رو تلف می‌کنید.

 

توی این سری پست میخوام به این موضوع بپردازم :
چطوری میشه توی همین محیط دانشگاه - باهزاران عیب و ایرادش - مزیت‌هایی برای رشد و پیشرفت خودمان پیدا کنیم؟

 

یکی از مزیت‌های دانشگاه اینه که برای شما شرایط مقایسه کردن رو فراهم میکنه.

 

اولین باری که به این موضوع فکر کردم، زمانی بود که به تفاوت‌های اساتیدم دقت کردم. به عنوان مثال در رشته‌ای که من میخونم، درسته که اساتید یک بخش همگی متخصص فلان رشته هستند؛ اما تفاوت‌های خیلی زیادی با همدیگه دارند. از نوع تعامل با دانشجویان، پرستیژ کاری، تسلط علمی و حرفه‌ای، ارتباط با بیماران و ... بگیر تا حتی تیپ و ظاهر روزانه‌شون.

 

اینجا بود که من متوجه شدم چقدر ارزشمنده این موضوع. دانشگاه باعث شده بتونیم تمامی این اساتید متفاوت رو در کنار همدیگه و همزمان ببینیم و باهمدیگه مقایسه‌شون کنیم. اونم مقایسه‌ای که هر کدوم بین دهه‌ها تجربه و زندگیست. هر استاد متفاوتی که ما امروز به عنوان خروجی میبینیم، حاصل هزاران تصمیم و تجربه متفاوته که باعث شده به این نقطه برسه. و بهترین فرصته برای ما که در اول راه هستیم و سن زیادی ندارم، بتونیم مسیر حدودی خودمون رو مشخص کنیم.

 

احتمالا نمی‌تونیم کاملا مانند فلان استاد بشیم- که از نظر من لطفی هم نداره- اما میتونیم بگیم که بیشتر دوست داریم شبیه کدوم یک از اساتیدمون در آینده بشیم.

 

نکته مهم: اشاره من به استاد لزوما به معنی شخص خاصی نیست. بیشتر به دنبال پیدا کردن شباهت با خودمان به عنوان آینده کاری‌مون هستم.